سلام برعمه
درود برتو بادای بانوی به اسارت رفته درشهرهاوسرزمینها،درودبرتوبادای بانویی که جای گرفتی درویرانه ی شام
درودبرتوبادای بانوی سرگردان به هنگام توقف نمودن وایستادنت بربالای بدن سرورشهیدان
1.بخشی از زیارت مفجعه
درود برتو بادای بانوی به اسارت رفته درشهرهاوسرزمینها،درودبرتوبادای بانویی که جای گرفتی درویرانه ی شام
درودبرتوبادای بانوی سرگردان به هنگام توقف نمودن وایستادنت بربالای بدن سرورشهیدان
1.بخشی از زیارت مفجعه
علامه محمدحسن طباطبایی میرجهانی درکتاب البکا الحسین آورده اندکه…
درتحقیقاتی که پزشکان انجام دادن گفته اندزمانی اشک ازگوشه ی چشمان جاری می شودکه آهی ازته دل کشیده می شود
وزمانی که آه ازته دل کشیده می شودمویرگ های پشت قلب پمپاژمی کنند واین پمپاژ خون رابه طرف بالامی آوردو
به پشت حدقه چشم فشارمی آوردواین خون باآب استحاله شده واین گونه اشک جاری می شود؛
اگرخیلی این مصیبت زیادشوداستحاله صورت نمیگیردوخون ازچشم جاری میشود.
ودراین عالم تنهاکسی که برمصیبت اباعبدالله الحسین خون گریه می کندوجودمقدس حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف است…
فدای خون گریه کردنت یاصاحب الزمان…
این هم روزی امشب مابودکه درحرم مطهرحضرت عشق امام رضا علیه السلام ازمداح اهل بیت حاج آقای میردامادشنیده ایم…
برای زنان بهتراست که آنان مردان رانبینند،مردان نیزآنان رانبینند.1
“زینب سلام الله علیهادرآغازجوانی چگونه بوده است؟
مرجع تاریخی ازوصف رخساره ی زینب دراین اوقات خودداری می کنند؛
زیراکه اودرخانه و روبسته زندگی می کرده ومانمی توانیم مگرازپشت پرده وی رابنگریم.
ولی پس ازگذشتن ده ها سال ازاین تاریخ،زینب ازخانه بیرون می آید
مصیبت جانگداز کربلا او رابه مانشان می دهد."2
واگردستورالهی ومصلحت خدواندی نبودحسین علیه اسلام هرگزبه خوداجازه نمی دادخواهررادرسفرکربلابه همراه ببرد.
1.سخن حضرت مادرفاطمه الزهرا سلام الله علیها
2.بخشی ازکتاب بانوی کربلا نوشته دکترعایشه بنت شاطی وترجمه آیت الله سیدرضاصدر
یحیی مازنی ازعلمای بزرگ وراویان حدیث نقل می کند:
مدتهادرمدینه همسایگی علی علیه السلام دریک محله زندگی می کردم،
منزل من درکنارمنزلی بودکه زینب سلام الله علیهادخترعلی علیه السلام درآن زندگی می کرد؛
حتی یکبارهم کسی زینب سلام الله علیها راندیدوصدای اورانشنید
اوهرگاه میخواست به زیارت جدبززگوارش برود؛دردل شب می رفت،درحالی که
پدربزرگوارش علی علیه السلام درپیش او و برادرانش حسن وحسین علیه السلام دراطراف اوبودند
وقتی به نزدیک قبرشریف پیامبرصلی الله علیه وآله می رسیدندامیرالمومنین علیه السلام شمع های روشن اطراف قبرپیامبرصلی الله علیه وآله
راخاموش می کردیک روزامام حسن علیه السلام علت آن راسوال کرد ؛ حضرت فرمود:ازآن میترسم که کسی خواهرت راببیند.
أ من العدل یا ابن الطلقاء تخدیرک حرائرک و إمائک و سوقک بنات رسول الله (صلّى الله علیه وآله وسلّم) سبایا قد هتکت ستورهن و أبدیت وجوههن تحدو
بهن الأعداء من بلد إلى بلد و یستشرفهن أهل المناهل و المناقل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الدنی و الشریف لیس معهن من رجالهن ولی و لا من
حماتهن حمی.
ای پسرآزادشدگان آیااین قانون عدل وانصاف است که زنان وکنیزان خودراپشت پرده جای دهی ولی دختران رسول خدا
ودشمنان،ایشان راازشهری به شهری ببرندوافرادبیگانه وفرومایه چهره ی آنهارا بنگرند؟
“نه مردی برای سرپرستی آنهابه جای گذارده ای ونه حمایت کننده ای دارند!"1
آه عمه جانم…
آن روزهادرکربلاوکوفه وشام بعدازآن همه مصیبت که برشما روا داشتند
بعدازآنکه مردان وجوانانتان رابه شهادت رساندندوعمودخیمه هارابرزمین انداختند،
خیمه ها رابه آتش کشیدند…
اما امروز
پس ازانقلاب وهشت سال جنگ و دادن آن همه شهید
دشمن جنگ دیگری رابرماآغازکرد؛ “جنگ نرم” را
ماهواره راواردخانه هاکردوخانواده هارابه آتش کشید
غیرت را ازمردان گرفت وحیارااززنان
آن روز
جوانان بنی هاشم تازمانی که بودنددورتان حلقه می زدندتابیگانه ای به شمانظرنکند
وبعدازشهادتشان حتی درشام برای اینکه چشم نامحرم به شمانیفتدباآستین صورتتان رامیپوشاندید2
اماامروز
زنان ودختران بامیل خودبه گونه ای درکوچه وخیابان حاضرمیشوندکه نامحرمان نگاهشان کنند
آن روز
معجرراازسردختران کشیدند
امروزهم روسری هاراعقب کشیدند
آن روز
دامن هایشان راآتش زدند
امروزدامن هاراکوتاه کردند
و…
عمه جان مراببخش اگرداغ دلت تازه شد…
اماامیدبه خداست
هنوزهم جوانانی هستندبه مانندهمان جوانان هاشمی
که گردحرمت حلقه زنندکه مبادا نگاه اجنبی برحرمت بیفتد
مدافعانت هنوزهم هستندکه عاشقانه پاسداریت کنند
وهنوزهم زنانی هستندکه مدافع حرمت را تربیت کنندوخودمدافع چادرت باشند
باشدکه ماهم ازمدافعان واقعی چادرت وتربیت کنندگان مدافعان حرمت باشیم…
1.بخشی ازخطبه حضرت زینب سلام الله علیهادرشام
2.برگفته ازالارشادشیخ مفید (ره)
السَّلامُ علیکِ یا مَن نَطَحَت جَبینَها بِمُقَدَّمِ المَحمِل إِذ رَأَت رَأسَ سَیِّدِ الشُّهداءِ
درود بر تو باد ای کسی که پیشانیش را به جلو کجاوه محمل کوبید آنگاه که دید سر مطّهر سید الشهدا را
وَ یَخرُجُ الدَّمُ مِن تَحتِ قِناعِها وَ مِن مَحمَلِها بِحَیثُ یَری مِن حَولِها الأَعداءُ
و بیرون می آمد خون از زیر مقنعه او و از کجاوه ی او به طوری که می دیدند از اطراف او دشمنان…
ودرودوسلام برتوای عمه جان…1
1.بخشی از زیارت مفجعه